ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
مراقبه یکی از بزرگترین و عالیترین هنرها در زندگی است.
شاید بیاغراق عالیترین هنرها باشد و انسان هرگز قادر
نیست آن را از کسی فرابگیرد و زیبایی آن هم، در همین است.
مراقبه تکنیکی ندارد، در نتیجه واضح است که اتوریته هم ندارد.
زمانی که شما راجع به خودتان یاد میگیرید و فرضاً خودتان را،
طرز راه رفتن و طرز غذا خوردنتان را ، یا طرز صحبت و آنچه را
که میگویید ، غیبت کردن ها، تنفرها، حسادتها، و خلاصه
همهی اینها را در خود میبینید و نگاه میکنید و نسبت به
همهی اینها ،هوشیاری کامل، آن هم بدون ذرهای قضاوت، دارید ،
این خود، بخشی از مراقبه است.
در نتیجه مراقبه میتواند وقتی که در اتوبوس نشستهاید یا
به چهرهی زن و فرزند خود نگاه میکنید، اتفاق بیفتد...
در واقع معنای مراقبه این نیست که بنوعی تن خود رو عضوی از تن پروردگار عالم بدونی و کم کم به جایگاه مقدسی برسی؟