گل نرگس...

گل نرگس...

وبلاگ رضا علیزاده - نیکو
گل نرگس...

گل نرگس...

وبلاگ رضا علیزاده - نیکو

فرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد...



کم کم غروب واقعه از راه می رسید

یک زن میان دشت، سراسیمه می دوید

 

این خیمه ها نبود که آتش گرفته بود

آتش میان سینه ی او شعله می کشید

 

راهی نمانده بود برایش به غیر صبر

باید دل از عزیز سفر کرده می برید

 

مردی که رفت و از سر نی حسّ بودنش

قطره به قطره سرخ و غریبانه می چکید

 

آن مرد رفت و واقعه را دست زن سپرد

باید حماسه پشت حماسه می آفرید

 

اندوه غدیر..."محمود اکرامی"

 

به آتش می‌کشم آخر زبان سربه‌زیرم را

به توفان می‌سپارم آسمان‌های اسیرم را

 

منم من، گردبادی خسته‌ام، زندانی خویشم

بگیرید آی مردم دست‌‌های ناگزیرم را

 

تمام عمر باقی مانده‌اش را گریه خواهد کرد

اگر توفان بخواند خنده‌های دور و دیرم را

 

درختان گردبادی رو به خورشیدند، از آن دم

که خواندم در مسیر باد، اندوه غدیرم را

 

شبی اندوه تابان علی (ع) از چاه بیرون شد

شبی سیراب دیدم جان سر تا پا کویرم را

 

 


 

عید غدیر فرخنده و مبارک باد...



یاران گل لبخند ز هر سو بفشانید
 بر خاک قدم‌های محمّد بنشانید


در محضر احمد ز علی مدح بخوانید

 تا عیـدی خـود را ز محمّـد بستانید


با عطر ولایت دهن خویش بشویید
 تبریک به سادات بنی فاطمه گویید

از غصه هایت فرار کن...

عمر می گذرد...

و من بیش تر می فهمم

که هیچ چیز در دنیا

ارزش گریه کردن را ندارد!

ما آدم ها مدام چیزهایی را که اسمشان را مصیبت و بدبختی می گذاریم

در سرزمین افکارمان می چرخانیم و دور می کنیم و 

همین باعث می شود در صدسالگی حسرتِ 

لذت نبردن از زندگی را بخوریم...!

شاید کلمات 

رها کردن 

و 

فرار کردن 

برای چنین لحظاتی به وجود آمده اند!

از غصه هایت فرار کن...

در ناکجا آبادِ درونت رهایش کن؛

و به دنبال هر چیز که شادت می کند روانه شو...

زندگی اگر چیزهای زیادی برای 

گریه کردن دارد،

چیزهایی هم برای لبخند زدن دارد

فقط کافیست از ته دلت بخواهی 

که

 زندگی را

 زندگی کنی...


تلاش انسان های موفق ...

مایکل جردن در طول مدت ورزشی اش بیش از ۹ هزار شوت را به بیرون زده،

 نزدیک به ۳۰۰ بازی را باخته. در ۲۶ بازی زمانی که می توانسته با 

شوت خود تیمش را برنده کند، ضربه را هدر داده!

اما دست از تلاش بر نداشت تا 

توانست تبدیل به 

مایکل جردن 

مشهور شود...

در جریان بودن حق طبیعی شماست. 

هیچ کس این حق را از شما نمی گیرد جز افکار بازدارنده تان...!

ترس از موانع را باور نکنید و دست به کار شوید. 

هر قدم که جلوتر بروید مسیر جدیدی 

سر راهتان قرار می گیرد. 

با آدم های جدیدی آشنا می شوید که کمک تان می کنند تا 

موانع از سر راهتان برداشته  شود. 

فقط کافیست حرکت کنید.‌..

اما

 اگر مرداب شدن را انتخاب کنید 

هیچ مسیری، هیچ کلیدی ،هیچ چراغی به دست نخواهید آورد و 

فقط تا آخر عمر تمام تقصیر ها را به گردن سرنوشت خواهید انداخت...!