گزارش کوه پیمایی 34...

            هوالجمیل

 گزارش کوه پیمایی پنج شنبه 95/4/17

بعداز دو ماه فاصله  به دلیل پرواز مادر عزیزم و ایام ماه رمضان،

 ساعت 7 صبح تو پارکینگ درکه بودم و با اتفاق دو تن از عزیزانم

عازم کوهستان و طبیعت زیبای درکه شدیم. هوا نسبتا" گرم بود

و ما با ملاحظه همراهان نه چندان سریع به دل کوهستان زدیم.

جای دوستان سبز، طراوت  کوه و جنگل و هوای مطبوع آن روح و

جان آدم رو نوازش می داد و خستگی شهرزیستی و اثرات منفی

روحی روانی آنرا زایل وانرژی تحلیل  رفته آدم رو بازسازی و تقویت

می کرد.  

مسیرهای عبوری دربعضی مقاطع شلوغ بود ولی کلا" با توجه به

تعطیلات و باوجود مسافرت خیلی از پایتخت نشین ها، نسبت به

هفته های مشابه ی قبل شلوغ تر بود.

البته باعث خوشحالی ست که جماعت در فرصت هایی مانند

تعطیلات رسمی و آخر هفته به دل کوهستان و طبیعت پناه میارن

 تا دغدغه های کار و زندگی شهری رو فراموش کنند!...

 

---

 

تا منطقه ایستگاه دوستداران کوهستان بی وقفه حرکت کردیم

و در این فضا در جوار نوازنده همیشه حاضر در آنجا دقایقی استراحت

کرده و از نوای دلنشین کمانچه لذت بردیم...

بعداز حدود یک ربع جرکت کردیم و تا منطقه بندعبدالله و آبشار جوزک

بالا رفته و حدود ساعت 9 برای استراحت و صرف صبحانه اتراق کردیم.

جای دوستان خالی صبحانه عدسی داغ ، چایی نبات با خرما و تخم مرغ

نوش جان کردیم و به دلیل خستگی همراهان از عزیمت به پلنگ چال

چشم پوشیدیم و تا ساعت 11 در همان حوالی مستقر شدیم و از

هوای پاک و خنگ در زیر درختان انبوه کنار رودخانه و صدای شرشر آب

لذت کافی و وافی بردم...

پس از آن حرکت کردیم به طرف پایین و درمسیر، توقف هایی کوتاه داشتیم،

در منطقه آبشار کارا در رستورانی به همین نام دقایقی توقف و هندوانه و

شاه توت زدیم به بدن جاتون سبزالبته...

نصف مسیر برگشت رو باید زیر آسمان و فضای باز حرکت می کردیم،

 نور مستقیم آفتاب در حدود ساعات میانی روز و ظهر چندان مطبوع و

دلچسب نبود ولی خب کاری نمی شد کرد!...

حدود ساعت یک توی میدون درکه بودیم ، ترافیک و شلوغی ظهر را

که عده ای برای خوردن نهار به وجودآورده بودن!  تحمل کردیم ک پس از دقایقی

که معطل شدیم  به سمت شهر و خونه راه افتادیم...

 تعدادی عکس سلفی و طبیعت هم گرفتم که تقدیمتون می کنم...

با احترام- رع 

جمعه 95/4/18