گزارش کوه پیمایی ۳۷...

       هوالجمیل

                  گزارش کوه پیمایی جمعه  ۹۵/۶/۱۲

این هفته ۵ شنبه نتوونستم برم کوه ولی چون خیلی دل تنگش بودم 

روز جمعه با وجودی که می دونستم خیلی شلوغه ولی رفتم .

ساعت ۶:۴۵ صبح توو میدون درکه بودم اصلا” به قول معروف چه 

وضعی بود شلوغ و پلوغ ! جای پارک نه توو پارکینگ ها گیر می اومد 

و نه توو خیابون های اطراف. خلاصه به زحمت توو یه پارکینگی که 

آشنا بود! 

ماشین و سوییج رو دادم به مسیٔول پارکینگ و راه افتادم 

به طرف کوهستان...

مسیرهای عبور و گذرگاه ها همه شلوغ بود.ساعت ۷ ونیم توی 

محوطه استراحتگاه کوهستان یا دوستداران کوهستان بودم و 

چند دقیقه ای توقف داشتم. ار نوازنده کمونچه به خاطر وفات 

امام جواد خبری نبود البته بعدا” توو مسیر صعود دیدمش و این 

مطلب رو تایید کرد.

از گذرگاه ها عبور می کردم و به همت جماعتی که از صبح زود 

به دل کوه و جنگل زده بودن آفرین می گفتم.

عده ای همون پایین ها توو درختا و کنار رودخونه ی کم آب 

اتراق کرده و در حال استراحت و خواب بودن.

این هفته هم چون کار داشتم و باید زود برمی گشتم شهر، 

زیاد بالا نرفتم و تا حوالی بند عبداله و آبشار جوزک بالا رفتم. 

ساعت ۹ و ربع اون بالا بودم و بعد از کمی گشت و گذار به 

رستورانی رفتم واسه صرف صبحانه.

جای دوستان سبز توو اون هوای خنک و تمیز بعداز استراحتی 

کوتاه صبحانه می چسبه که...

تا ساعت ۱۰ و نیم اون بالا بودم و بعد راه افتادم به طرف پایین. 

مسیرها خیلی شلوغ تر شده بود و تازه جماعت داشتن میومدن بالا...!

برگشتن رو آهسته تر و با توقف های کوتاهی می اومدم. 

در منطقه ابشار کارا تعدادی جمع شده بودن و با نواختن 

دف و کلارینت و آوازهای سنتی خود و جماعت رو مشغول 

و مستفید می کردن...

 ۱۰ پونزده دقیقه ای کنارشون وایسادم بعد راه افتادم پایین.

توو همون منطقه آبشار کارا یه جایی که صخره زیاد

داره اکثر هفته ها گروهی از کوهنوردها و صخره نوردهای 

فدراسیون کوهنوردی با تجهیزاتشون میان و صخره نوردی 

می کنن. اونجاهم توقف کردم و به تلاش

این صخره نوردا احسنت و افرین گفتم...

جماعت هم به تشویق و تماشا ایستاده بودن!  و صحنه ها

رو شکار می کردن...

ساعت یک توو میدون درکه بودم.

تعدادی عکس سلفی و مناظر کوهستان هم گرفتم 

که تقدیمتون می کنم...

رع – ۹۵/۶/۱۴