ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
هوالقادر
توفیق داشتم بعد از یکماه و اندی به دلیل ماه رمضان و
امتحانات در باشگاه تیراندازی حاضرشم و تمرین کنم.
دیدار دوستان و مربی جان علاوه بر شادابی،
نیروی مثبتی به همراه داشت که انجام
تمرینات رو برایم آسون می کرد...
امیدوارم تابستون امسال
بتوونم بیشتر به ورزش
و کارهای
عقب افتاده برسم...
"هوالجمیل"
بعداز یکماه فاصله به خاطر ماه مبارک و امتحانات پایان ترم، 4شنبه
7تیر96 توفیق داشتم که به دامان زیبای کوهستان پناه ببرم،
ساعت 6و30 میدون دربندبودم و راه افتادم به طرف بالا
و تا آبشار دوقلو بالا رفتم ساعت 9 و ربع زیر آبشار
و در رستوران آبشار برای خوردن صبحانه
اتراق کردم،
جای دوستان سبز توو اون فضای کوهستان
و نسیم خنک و تمیز صبحانه ی دلچسب و گوارایی خوردم ...
تا ساعت 11و30 اون بالا بودم و بعد راه افتادم به طرف پایین.
به دلیل روز وسط هفته و غیر تعطیل کلا" منطقه کوهستان
و معابر خلوت بود و اکثر رستوران ها تعطیل بودن و
این خلوتی، جاذبه کوهستان و سکوت و
آرامش آن را دو چندان کرده بود...
ساعت 1ونیم توو دربند بودم
و پس از خوردن ناهار
به سمت منزل
حرکت کردم.
تعدای عکس های مناظر و سلفی هم گرفته ام
که تقدیم دوستان می کنم...
کم کم غروب ماه خدا دیده می شود
صد حیف ازین بساط که برچیده می شود
در این بهار رحمت و غفران و مغفرت
خوشبخت آنکسی ست که بخشیده می شود
عید مبارک...