کد مطلب : 3120
|
گروه علمی: قرمز یا نارنجی شدن رنگ آیکون نرم افزار آنتیویروس نود 32
دلایل مختلفی میتواند داشته باشد.
خاموش بودن windows update است که به دلیل آپدیت نبودن ویندوز شما، اخطاری
داده میشود.
البته این مورد مشکلی در عملکرد آنتی ویروس ایجاد نمی کند و میتوانید به این
شکل آن را
غیر فعال کنید:
پنجره ی اصلی آنتی ویروس را باز کرده و f۵ را بزنید، شما از سمت چپ وارد Tools
و System Update شوید و در سمت راست از لیست موجود گزینه ی No Update
را انتخاب کنید.
حتی در بعضی از موارد با وارد کردن یک پسورد جدید و آپدیت نیز همچنان رنگ قرمز وجود دارد،
در این حالت میتوانید به تب Protection Status به پنجره اصلی نرم افزار رفته و دلیل آن را
متوجه شوید.
در بعضی از موارد نیز در تب Protection Status، آنتی ویروس را Expire شده اعلام
میکند، در این مورد اگر نسخه ی آنتی ویروسی که استفاده میکنید trial نباشد،
میتوانید با
تعویض یوزر و پسورد مشکل را حل کنید.
در این قسمت گزینه Username and password setup را بزنید و یکی از یوزر و
پسورد های اینجا را وارد کنید و پنجره را ok کنید. سپس بر روی
Update virus signature database کلیک کنید تا آپدیت انجام شود.
در صورتی که پسورد شما expire شده باشد، مجددا یک یوزر و پسورد جدید
را تست کنید.
در صورتی که به دو قابلیت آخر نیاز دارید، این نسخه برای دانلود توصیه میشود
اما نسخه NOD۳۲ فقط آنتی
ویروس هست و firewall و
Anti spam را
در خودش ندارد.
مسیر های زیر ذخیره
میشوند:
در
ویندوز vista/۷:
C:\ProgramData\ESET\ESET NOD
خطایی هست که در بالا ذکر شده. برای رفع این خطا در پایین پنجره NOD۳۲
بر روی گزینه Change کلیک کنید تا در حالت Advance Mode قرار بگیرید،
سپس از منوی بالا گزینه ی Setup را باز کرده و وارد Proxy Server Setup شوید،
در این قسمت اگر از Proxy Server استفاده نمی کنید نباید چیزی وارد شده باشد،
اگر Ip سروری وجود دارد آن را حذف کنید.
زندگی باید چیزی فراتر از فقط نفس کشیدن باشد
زنده بودن یعنی نفس کشیدن. یعنی اکسیژن را داخل ریهها بکشید
و دیاکسیدکربن را بیرون کنید. یعنی هوای تازه را داخل ریهها آورده
و هوای مسموم را بیرون بفرستید. شاید این آسانترین کار به نظرتان
برسد. آنقدر ساده که خیلی از ما فقط به همین کار تا آخر عمرمان
بسنده میکنیم، یعنی فقط نفس میکشیم.
رسیدن به جایگاهی که والدینتان آرزو دارند، نفس کشیدن.
پیدا کردن کار، نفس کشیدن. قدم زدن از خانه تا محلکار،
نفس کشیدن…
زنده بودن موفقیتی به حساب نمیآید. نفس کشیدن، راه رفتن،
دویدن، غذا خوردن و انجام کارهای اولیهای که برای سالم نگه داشتن
بدنتان کافی است کار سختی نیست. واقعاً زنده نگه داشتن خودتان
کار خاصی نیست، همه ما این کار را می کنیم.
موفقیت واقعی، آدمهایی که همه درمورد آنها حرف میزنند، آنهایی
هستند که واقعاً یاد گرفتهاند چطور زندگی کنند. آدمهایی که کاری
جز فقط نفس کشیدن انجام میدهند.
زنده بودن و زندگی کردن با هم فرق دارد. زنده بودن یعنی راکد بودن.
یعنی همانطور که نفستان را حبس کردهاید، اجازه بدهید
جریان شما را از فرازونشیبهای خود عبور دهد.
یعنی ثابت ایستادن روی پلهبرقی که به سمت بالا در حرکت است.
یعنی اجازه بدهید دیگران شما را به سمت خط پایان بکشانند.
زندگی کردن چیزی متفاوت با این است. زندگی کردن یعنی
بند آوردن نفس کسی، گاهی قطع شدن نفس خودتان و
این که گاهی اصلاً یادتان برود که نفس بکشید. این درست
متضاد زنده بودن است، چون زندگی کردن همیشه نزدیکتر به مرگ است.
زندگی کردن یعنی اجازه ندهید ریتم زندگی، شما را تسلیم خود کند.
زندگی کردن یعنی هیچ لحظهای را از دست ندهید. یعنی آنقدر جیغ
بزنید که به نفسنفس بیفتید و آنقدر بخندید که نفستان بند بیاید.
یعنی آنقدر گریه کنید که دیگر نفسی برایتان باقی نماند.
یعنی حس کنید که همه چیز در یک لحظه تمام خواهد شد
و برای آن آماده باشید.
زندگی کردن به معنی نگه داشتن، شمردن و نگاه کردن به
نفسهایتان نیست. یعنی یادتان برود که نفس بکشید.
یعنی در فرصتها و اشتیاق هایتان شیرجه بزنید،
خلاف جریان شنا کنید و تا مرز غرق شدن پیش بروید.
زندگی کردن یعنی با نفسهایتان، با لحظاتتان چه
میکنید. یعنی چطور مسیر خودتان را میسازید.
یعنی چطور با معشوقهایتان میجنگید، چون کلمات برایتان
نارسا هستند فریاد میزنید و آرزوهایتان را تا جایی دنبال
میکنید که پژمرده و خسته شوید.
زندگی کردن یعنی دوست داشتن فرزندانتان تاجایی
که آسیب ببینید، یعنی خرج کردن خوشبختیتان برای
دیگران و گم کردن خودتان در یک تکنوازی گیتار. یعنی
نقاشی کشیدن تا جایی که دردهایتان را فراموش کنید،
رابطهجنسی با همسرتان برای فراموش کردن شکستگی
دلتان و لذت بردن از هر تکه کیک شکلاتی.
یعنی سوختن از درون و زمین خوردن. یعنی شکست خوردن
و جنگیدن. یعنی دویدن تا جایی که از نفس بیفتید و غش کنید.
یعنی جسور و سرکش بودن. یعنی هیچوقت نایستید
و هیچ وقت ازخودراضی نشوید.
آن هایی که فقط زندهاند هیچ وقت متوجه شکل درختان وقتی
باران میآید نمیشوند یا اصلاً به این فکر نمیکنند که بیرون پریدن
از هواپیما چه حسی میتواند داشته باشد. آنها هیچ وقت در تلههای
زندگی اسیر نمیشوند و هیچوقت لذتهای ساده چیزهای عادی
زندگی را حس نمیکنند. آنها هیچ وقت خاطراتی نمیسازند که
حتی قرنها بعد دیگران به خاطر بیاورند.
هیچ وقت در لحظه حال گم نمیشوند، هیچ وقت از ناشناختهها
غافلگیر نمیشوند و از ناممکنها به هیجان نمیآیند.
آنها هیچ وقت به این ها نمیرسند چون مشغول این هستند
که نفس کشیدن یادشان نرود.
زنده بودن یعنی نفس کشیدن، زندگی کردن یعنی یادتان برود
نفس را از ریه بیرون بدهید.
زنده بودن یک تپش قلب است، زندگی کردن قلبی تپنده.
زنده بودن یک وضعیت است، زندگی کردن یعنی گذر کردن از همه وضعیتها.
زنده بودن آسان است، زندگی کردن دشوار.
زنده بودن یک هدیه است، زندگی کردن یعنی وجود داشتن.
زنده بودن یعنی چشمانی مراقب و محتاط، زندگی کردن
یعنی هیچ وقت نبستن چشمها.
زنده بودن یعنی راحتی، زندگی کردن یعنی گذشتن از مرز منطقه
امن خود.
زنده بودن رایگان است، زندگی کردن یعنی خرج کردن هر لحظه.
زنده بودن یعنی انجام سهم خودتان از زندگی، زندگی کردن
یعنی داشتن میلیونها سهم.
شب بود و اشک بود و علی بود و چاه بود
فریاد بیصدا، غم دل بود و آه بود
دیگر پس از شهادت زهرا به چشم او
صبح سفید همچو دل شب سیاه بود
دانی چرا جبین علی را شکافتند؟
زیرا به چشم کوفه عدالت گناه بود
خونش نصیب دامن محراب کوفه شد
آن رهبری که کعبه بر او زادگاه بود
یک عمر از رعیت خود هم ستم کشید
اشک شبش به غربت روزش گواه بود
دستش برای مردم دنیا نمک نداشت
عدلش به چشم بینگهان اشتباه بود
همصحبتی نداشت که در نیمههای شب
حرفش به چاه بود و نگاهش به ماه بود
مولا پس از شهادت زهرا غریب شد
زهرا نه یار او که بر او یک سپاه بود
وقتی که از محاسن او میچکید خون
عباس را به صورت بابا نگاه بود
میثم! هزار حیف که پوشیده شد ز خون
رویـی کـه بهـر گمشـدگان شمـع راه بود
|
در جود و کرم دست خدا هست حسن
دست همه را وقت عطا بست حسن
نومید نگردد کسی از درگه او
زیرا که کریم اهل بیت است حسن
امام حسن(ع): بهترین نیکویی، اخلاق نیکو است. میلادش مبارک...